کتابخانه های دیجیتال: از گذشتههای دور انسانها پیامهای آموزشی را بیشتر از راه کلام، چه به صورت سخنرانی و چه به صورت نوشته، به دیگران رساندهاند. سپس انسان به کارکرد تصویر در آموزش توجه پیدا کرد و گرافیک ایستا (عکسها و تصویرگریها) با متنهای آموزشی همراه شد. با گام نهادن گرافیک پویا (فیلمها و پویانماییها) به عرصهی آموزش، پیامهای آموزشی به گیرایی و اثربخشی چشمگیری دست یافتند.
گفته میشود که سامانهی شناختی انسان از دو کانال جداگانه برای بهرهگیری از دانش برخوردار است: یکی کانال دیداری-تصویری برای پردازش تصویرهایی که دیده میشود و دیگری، کانال شنیداری-کلامی برای پردازش واژههایی که شنیده میشود. این دو کانال محدودیتهای خود را برای نگهداری و بهرهبرداری از دانش دارند. آموزش معنادار هنگامی در فراگیران رخ میدهد که هر دو کانال آنها درگیر شوند.
چندرسانهای زمینهی این نوع یادگیری فعالانه را فراهم میکند. برتری چند رسانهای به این است که پیام آموزشی را به صورت واژه و تصویر (ایستا و پویا) به فراگیران میرساند. به سخن دیگر، چندرسانهای همهی توان مغز انسان را برای پردازش اطلاعات به کار میگیرد. هنگامیکه پیام فقط به شیوهی کلامی عرضه میشود، توانایی انسان در پردازش شیوی دیداری به فراموشی سپرده میشود.
برتریهای چندرسانهای باعث شده است تا سازمانهای انتشاراتی گوناگون، بخش چشمگیری از آثار خود را در چارچوپ کتابخانههای دیجیتال چندرسانهای عرضه کنند. تعاملیبودن این کتابخانهها آنها را پدیدهای فراتر از کتابهای گویا میسازد. خودباوری در خواندن، افزایش ورزیدگی در خواندن و کمک به آموزش دشوارخوانها و فراگیرانی با کمتوانیهای گوناگون، از دستاوردهای بهرهگیری از چنین کتابخانههایی است.
۱. میتوانید کتاب مورد نظر را با جستوجوی عنوان کتاب یا نام نویسنده، کلیدواژه، موضوع یا پایهی آموزشی، بهآسانی پیدا کنید یا قفسههای دیجیتالی را پیمایش کنید.
۲. میتوانید متن کتاب را ورق بزنید یا چنان تنظیم کنید که با سرعت دلخواه شما به طور خودکار ورق بخورد. میتوانید صفحههای کتاب را به صورت تصویرهای کوچک ببینید و به صفحهی دلخواه پرش کنید.
۳. میتوانید کتاب را خودتان بخوانید یا بخواهید که برای شما خوانده شود. هنگام خواندهشدن کتاب، میتوانید بخواهید که واژههای کتاب یکی پس از دیگری درخشان شوند تا شما بتوانید کتاب را خط ببرید.
۴. میتوانید صفحهی مورد نظر یا بخشی از آن را که میخواهید، درشتنمایی کنید. گاهی هنگام خواندهشدن واژهبهواژهی متن کتاب، هر واژهای که خوانده میشود، اندکی درشتنمایی میشود.
۵. بسته به گستردگی کتابخانه ممکن است کتابها، مقالهها، پایگاههای اینترنتی، فیلمها، عکسها، دانشنامههای الکترونیک و دیگر منابع مرتبط با هر کتاب به شما معرفی شود.
• بر پایهی نظریهی شناخت، فرایند یادگیری آمیزهای از پردازش صدایی و تصویری است. بنابراین، چنانکه پژوهشها نشان دادهاند، بهرهگیری مناسب از منابع چندرسانهای کلامی و تصویری، یادگیری را افزایش میدهد. میدانیم که درگیری چند حس، یادگیری و یادآوری را بهبود میبخشد.
• بخشهای صوتی برای دانشآموزان دشوارخوان بسیار سودمند و ضروی است. آموزشگران دریافتهاند که بچهها با شنیدن کتابهایی که با صدای بلند (و با سرعت مناسب و بیان درست) خوانده میشوند درک مطلب بیشتری دارند تا اینکه کتاب را خودشان بهتنهایی و در سکوت بخوانند.
• این کتابخانهها به کسانی که در حال یادگیری زبان انگلیسی هستند، بسیار کمک میکنند. امکان شنیدن چندبارهی متن کتاب، درخشانکردن واژهبهواژهی متن کتاب، گوش سپردن به چگونگی خوانش یک خوانشگر حرفهای و خواندن همراه با او، روانخوانی در انگلیسی را بهبود میبخشد.
• دانشآموزان هنگام گوشسپردن به کتابی که خوانده میشود و متن آن پیمایش میشود، میتوانند واژههای جدید را ببینند و بشوند. احتمال به یادسپاری این واژههای جدید بیشتر است. واژهها بهدرستی تلفظ میشوند و در واژهنامه تعریف شدهاند یا از بافتار متن میتوان به معنای آنها پی برد.
• از آنجا که بچههای امروزی وقت بسیاری را به بازیهای الکترونیک سپری میکنند، کتابخانههای دیجیتال چندرسانهای با جذابیتهای دیداری و شنیداری که دارند، توجه آنها را جلب میکنند. بنابراین، زمانی که برای خواندن و یادگیری میگذارند، افزایش مییابد.
۱. پژوهشهای یادگیری فعالانه نشان میدهد که چه درصدی را به یاد میسپاریم: ۱۰ درصد آنچه را که میخوانیم، ۲۰ درصد آنچه را میشنویم، ۳۰ درصد آنچه را که میبینیم، ۵۰ درصد آنچه را که میشنویم و میبینیم، ۷۰ درصد آنچه را که میگوییم و ۹۰ درصد آنچه را که میگوییم و انجام میدهیم.
۲. بر پایهی بررسی وزارت دفاع آمریکا، نگهداری اطلاعات در حافظهی کوتاهمدت چنین است: ۲۰ درصد آنچه میشنویم، ۴۰ درصد آنچه میبینیم و میشنویم و ۷۵ درصد آنچه میبینیم، میشنویم و انجام میدهیم. کارآموزان با چندرسانهای، دورهی آموزش را زودتر و با امتیاز بیشتر از کارآموزانی با روش سنتی به پایان میرسانند.
۳. بررسیهای گوناگون نشان میدهند که آموزش بر پایهی رایانه بهتر پیش میرود: ۱۰ تا ۲۰ درصد بهبود در کارکرد در مقایسه با روشهای آموزش مرسوم و یک سوم کاهش در زمان صرف شده برای یادگیری. دانشآموزان ۸۰ درصد آنچه را که میبینند، میشنوند و با آن تعامل دارند، نگه میدارند.
امروزه بسیاری از آموزشگران پذیرفتهاند که پیامهای آموزشی باید در پرتو چگونگی کارکرد مغز انسان طراحی شوند. مغز انسان از همهی حسها برای گردآوری اطلاعات بهره میگیرد. بنابراین، پیام آموزشی باید چنان طراحی شودکه همهی حسهای فراگیران را درگیر کند. واژهها و تصویرها گرچه از نظر کیفی با هم تفاوتهایی دارند، اما میتوانند مکمل هم باشند. چندرسانهای، ارتباط میان این دو را تنگاتنگ میکند.
با این همه، پژوهشهایی وجود دارد که میگویند بهرهگیری از چند نوع رسانه برای عرضهی اطلاعات همواره به معنای بهبود اطلاعرسانی نیست. برای مثال، دانشآموزانی که توصیف کلامی را در کنار پویانمایی دریافت کرده بودند بهتر از دانشآموزانی بودند که توصیف کلامی و پویانمایی را جداگانه دریافت کرده بودند. بنابراین، چند رسانهای زمانی به بهبود آموزش کمک میکند که درست و بهجا به کار گرفته شود.
امروزه به نوعی از آموزش به نام «آموزش سرگرمانه» (edutainment) بسیار توجه میشود. این نوع آموزش میگوید که بچهها باید همچنانکه سرگرم میشوند و خوش میگذرانند، آموزش ببینند. چون بسیاری از کتابهای عرضه شده در کتابخانههای دیجیتال چندرسانهای بر پایهی استاندارهای آموزشی نوشته میشوند و از ویژگیهای جذاب چندرسانههای نیز برخوردارند، میتوانیم این کتابخانهها را نمونهی برتر آموزش سرگرمانه بدانیم.
جهت مشاهده مطالب دیگر کلیک کنید… تولیدکننده محتوا:http://jazirehdanesh.com